کودک قربانی والدین سمی ،نمیتواند فرق بین “منِ درونیِ خود” و احساسات موقت را تشخیص دهد و فکر میکند که احساسات لحظه ای او همان من درونی او هستند!
کودک قربانی والدین سمی که امنترین و نزدیکترین پناهگاه کودک هستند، میآموزد که، احساسات عامل تمام دردها و رنجهای اوست،
میآموزد که او خوب و دوست داشتنی نیست، اگر چنان نباشد که والدینش میخواهند!
و میآموزد که برای در امان بودن نباید خودِ واقعیاش باشد…
و هرگز یاد نمیگیرد که، چگونه میتواند این زنجیره ی آسیب زننده را قطع کند.
بنابراین اگر شما بزرگسال آسیب دیده هستید، یا یک والد سمیِ پشیمان،که برای خلاص شدن از ضربات کودکی که به شما زده شده، یا شما به کودکتان زدهاید، به دنبال درمان هستید، باید چرخه ای را شروع کنیم که، خودمان یا اطرافیان سالها پیش آن را متوقف کردهاند.
چرخه شناخت، پذیرش، درک و بیانِ احساساتی که به ما آسیب زدهاند.
برای توضیح بهتر تمریناتی را برای “بزرگسالان آسیب دیده در گذشته” مینویسم،که امیدوارم با تمرین و تکرار آنها وجودتان خالی از هرگونه درد و غم فروخورده شود.
قدم اول: سکوت
مکانی آرام و بدون مزاحم را انتخاب کنید. روی زمین بنشینید. در زمان حال باشید و اصلا به حوادث و مشکلات گذشته فکر نکنید.
برای چند دقیقه در این وضعیت بمانید. گرما یا سرمای زمینی که برآن نشسته اید را در تمام نقاط بدنتان حرکت دهید.
قدم دوم: به یاد آورید
به موقعیتی فکر کنید که در کودکی باعث ناراحتی شما شده. دقیقا عاملی را پیدا کنید که باعث تحریک شما بوده است. مراقب باشید، جزییات را با عامل اصلی اشتباه نگیرید.
عامل اصلی را پیدا و خودتان را در همان زمان و مکان تصور کنید. تمام جزییات را به دقت مرور کنید. از جایی که شروع شد تا جایی که باعث غم و اندوه شما شد.
ناراحتی خود را طوری حس کنید که انگار دقیقا در همان لحظه در حال رخ دادن است.
قدم سوم: حس کنید
در این مرحله باید نارحتی خود را به همراه داشته باشید. چند بار نفس عمیق بکشید. اسم این مرحله <تراوش کردن> است. هر وضعیت فیزیکی که حس کرده اید را، به یاد آورید.
در همان وضعیت تمام حس هایی را که داشته اید، توصیف کنید.هنگامی که توصیفات به پایان رسید، به مرحله چهارم بروید.
قدم چهارم: نام گذاری کنید
آیا آن خفگی که حس می کردید، همان اضطراب است؟ آیا آن گرگرفتگی همان خشم است؟ آیا آن سوزش نشانه شرم است؟
سعی کنید علت ها را بیابید و آنها را نام گذاری کنید.
قدم پنجم: احساساتتان را دوست داشته باشید
برای رهایی از مشکلات و آسیب های کودکی، باید تلاش کنید که هریک از این احساسات را بشناسید، بپذیرید، و مهم تر از همه، دوستشان داشته باشید.
قدم ششم: برون ریزی کنید
به تمامی حس هایتان اجازه ورود بدهید. اجازه دهید در درونتان به حرکت در بیایند.
باور داشته باشید بعد از آنکه سفرشان در درون شما پایان یافت، از آنجا خواهند رفت و شما درمان را حس خواهید کرد.
بگذارید بدنتان هرطور که میخواهد به آنها پاسخ دهد. آیا بدنتان میخواهد گریه کند؟ یا جیغ بکشد؟
راحت باشید و خودسرزنشی نداشته باشید. وقتی فریاد و گریه تمام شد، وارد مرحله بعد شوید.
قدم هفتم: درس های لازم را یاد بگیرید.
خوب به حس و حالتان توجه کنید. آیا هریک از این حالات را میتوان به یکی از ضربات کودکی ربط داد؟
از خودتان بپرسید،آیا این حالات پیامی برای من داشت؟
از حالتی که نشسته بودید خارج شوید و شروع به نوشتن کنید. ده تا چانزده دقیقه هر آنچه به ذهنتان میرسد را بنویسید. در مورد اینکه هریک از این حالات چه پیامی برای من داشتند.
وقتی نوشتن تمام شد، به مرحله بعد بروید.
قدم هشتم: به اشتراک بگذارید
اگر جزو آن دسته از افراد هستید که با تعریف کردن وقایع، حالتان بهتر می شود، پس فقط با یک نفر در میان بگذارید. در غیر این صورت با نوشتن، آن را توصیف کنید.
حرف زدن در مورد آن مشکلات یا نامه نوشتن به کسانی که آن ضربات را به شما زده اند، به شما کمک می کند تا از شر همه آن درد ها خلاص شوید.
البته نامه را برای هیچکس ارسال نکنید.
قدم نهم: رها کنید
نامه ای را که نوشته اید، بسوزانید و یا پاره کنید و به آب روان بریزید. بعد از اینکار، لطفا آن را رها کنید.
بعد از این همه تلاش و فریاد زدن، و برون ریزی، اگر دوباره بخواهید، خودتان را به گذشته وصل کنید، این دیگر ضربات کودکی نیست، بلکه تلقین است.
اگر شما همه مراحل بالا را به دقت انجام داده باشید، دیگر باید از شر همه اینها خلاص شده باشید.
و اگر شما قربانی والدین سمی نیستید و خود مرتکب آن اشتباهات شده اید میتوانید این تمرین را به صورت مدیتیشن، بازی و… با فرزندان دلبندتان انجام دهید.
.
چند نکته مهم درباره برخورد با والدین سمی
گاهی تنها کاری که برای اصلاح رابطه با والدینتان میتوانید انجام دهید، این است که روی خودتان کار کنید!
این به این معنی نیست که، اگر شما تغییر کنید، پدر و مادرتان تغییر خواهند کرد؛ اما شما برای آرامش خودتان تغییر کنید.
راهحل گاهی بخشیدن است و گاهی گفتوگو…
وقتی با والدین سمی روبهرو هستید، باید چند نکته را در نظر بگیرید:
۱. بپذیرید برای خوب شدن حال شما لازم نیست، حتما پدر و مادرتان اصلاح شوند.
۲. الزاما با جدایی فیزیکی از پدر و مادرتان، آنها اصلاح نخواهند شد.
۳. شما مانند پدر و مادرتان نیستید، پس تلافی نکنید.
۴. شما آن جملات آزار دهندهای که پدر و مادرتان شما را به آنها متهم میکنند، نیستید.
۵. مجبور نیستید پدر و مادرتان را دوست داشته باشید.
۶. شاید اعتیاد یا سوءاستفادههای والدینتان شما را آزار دهد، پس برای آنها حدومرز بگذارید و فاصلهگرفتن از آنها را تمرین کنید.
۷. بپذیرید، شما نمیتوانید، اعضای خانوادهتان را تغییر یا نجات دهید.
۸. متضاد عشق، “بیتفاوتی” است و نه نفرت یا خشم.
(متنفر بودن از دیگری و خشم یا کینه حلنشده به شما آسیب میزند)
نویسنده: رضوان السادات موسوی، کارشناس ارشد تربیتی و روانشناس کودک
خیلی عالی بود
خیلی مفید بود واقعا ممنون ♥️